هر روز هنگام ویزیت بیماران چاق دیابتی، با تناقض آزاردهندهای روبرو میشوم.
آنها بشدت نیازمند ورزشاند ولی آرتروز مفاصل،
مانع کارشان است.
یعنی حتی اگر خودشان هم بپذیرند که فعالیت بدنی
برای درمان بیماریشان ضروری است، درد مفاصل زانو، گردن و کمر، توجیه کافی برای لمدادن
در اختیارشان میگذارد. آنها با ناامیدی و افسوس، منتظر عوارض دیابت میمانند.
برای کسانی که دچار سندروم متابولیک و
در آستانهی ابتلا به دیابت (prediabetes) هستند و لازم است وزن کم
کنند تا از پیشروی بسمت دیابت در امان بمانند نیز همین مشکلِ آرتروز مانع بزرگی است.
میدانم که با توصیه به بیماران برای افزایش
فعالیت بدنی و کاهش وزن، هم خطر پیشروی دیابت و هم درد ناشی از آرترز آنها کاهش
خواهد یافت و این یک وضعیت بُرد-بُرد برای آنهاست ولی توصیههای من اثربخشی زیادی
ندارند.
مشکل آنجاست که افراد، چه آنهایی که در معرض
خطر دیابت هستند و چه آنهایی که مبتلا به دیابت شدهاند، صرفنظر از حرفهایی که میزنند،
در عمل، شور و اشتیاقی به ورزش نشان نمیدهند. شاید گاه و بیگاه تحرکی هم داشته
باشند ولی ورزشکردن، به سبک زندگیشان تبدیل نمیشود.
علاوه بر آرتروز، کمبود وقت، مشغله بچهداری،
دانشگاه، تلویزیون، آلودگی هوا، فقر و ... هم واقعا وجود دارند ولی باید دانست که
زندگی همین است و از اول هم قرار نبود همه چیز عالی باشد و زندگیِ خوب، محصول
چسبیدن به اولویتهاست.
کمی صبر کنید.
پیشنهاد من، یک میانبر خوب است.
بنظر من برای ورزشکردن، حضور و همراهی یک
دوست علاقمند، عامل تعیینکنندهای است. افرادی که در خطر ابتلا به دیابت هستند و
میخواهند سبک زندگی سالمی را در پیش بگیرند، باید بدانند که این فرایند با همراهی
دوستانِ هممرام، آسانتر و پایدارتر جلو خواهد رفت.
اگر چاق هستید، احتمالا همسرتان و دوستانِ خیلی
نزدیکتان هم وضعیت چندان بهتری از شما ندارند. پس بعد از این هم، با آنها به جایی
بهتر از وضعیت فعلیتان نخواهید رسید.
برای یافتن دوستان جدید ورزشکار، باید به
باشگاهها، استخرها، سالنهای رقص و گروههای دوچرخهسواری و طبیعتگردی سر
بزنید. معاشرت و دوستی با ورزشکاران، سبک زندگیتان را عوض خواهد کرد.
نظرات
ارسال یک نظر