پشت‌ پرده‌ی آرتروز

 



 

داستان آرتروز(Osteoarthritis)  از «التهاب» در غضروفِ مفصل شروع می‌شود.

 

علت التهاب، فشار بیش‌ازحد وزن‌مان است که به مفاصل گردن، زانو و لگن وارد می‌آوریم. در بعضی افراد نیز که «اسیداوریک» خون‌شان بالاست، رسوب این ماده در مفاصل، می‌تواند اولین جرقه‌ برای شروع آتشِ التهاب در غضروف مفصلی باشد.

 

وقتی غضروف دچار التهاب و آسیب می‌شود، سلول‌های غضروفِ زخمی، دست‌به‌کار می‌شوند و برای بازسازی و تعمیرات، شروع به ساختن پروتئین(Proteoglycan) می‌کنند که این کار، باعث ایجاد تورم در مفصل می‌شود.

 

ممکن است مراحل التهاب و تعمیر غضروف، سال‌های سال تکرار شود ولی بالاخره این روند از نفس می‌افتد و غضروف به سمت نرم‌شدن و از دست‌دادن خاصیت ارتجاعی پیش می‌رود. سرانجام، بجای سطحی صاف، غضروفی با پستی و بلندی و ناهمواری‌های تیز باقی می‌ماند که از انجام وظیفه‌اش که کاهش اصطکاک در مفاصل است، بازمی‌ماند.

 

ما هنگام جابجایی، رفت و آمدها و کارهایی که انجام می‌دهیم، فشار زیادی را به مفاصل زانو، لگن، گردن و دست تحمیل می‌کنیم. اگر قبلاً در این مفاصل، داستان آرتروز شروع شده باشد، بمرور زمان که غضروف تخریب می‌شود، فضای مفصلی نیز کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌شود. در نتیجه، استخوان‌‌ها از زیر غضروفِ فرسوده سر برمی‌آورند و بهم ساییده می‌شوند.

 

زانوی یک فرد چاق را تصور کنید که سالهاست این جثه‌ی سنگین را حمل می‌کند. خبری از غضروف در زانو نیست و سایش سرِ برهنه‌ی استخوان‌های ران و ساق به همدیگر، آرتروز را وارد مرحله‌ی نگران‌کننده‌تری کرده‌ است.

 

سرِ برهنه‌ی استخوان‌ها در واکنش به فشار، ضخیم‌تر می‌شوند و کیست‌های استخوانی از راه می‌رسند. از طرفی، باقیمانده‌های غضروف، کم‌کم سفت و استخوانی شده، به‌ خارهای استخوانی ناهمواری(Osteophytes) تبدیل و پایان دردناکی برای داستان آرتروز رقم می‌زنند. زیرا خارهای انتهای استخوان، به رباط‌ها و رشته‌های عصبی اطراف مفصل صدمه می‌زنند و درد، شعله‌ور می‌شود. همچنین التهاب، تورم و گرفتگی عضلات نیز به دردهای جانکاه در آرتروز می‌انجامند.

 

هیچ ردپایی از آرتروز در آزمایش خون پیدا نمی‌شود و تشخیص، فقط با معاینه‌ی پزشک امکان‌پذیر است؛ چه با تأیید عکس رادیولوژی، چه بدون آن.

 

 

 

 

🍁 مصطفی منبری ۱۰ شهریور ۱۳۹۹

نظرات